گاهی وقتا از خودم از این دلتنگی بد موقع حالم بهم می خوره /به خودم میگم دختر تا کجا می خوای پیش بری تا کوچک شدنت تا حقیر شدنت .....آخ نمیدونی الان چه احساس بدی دارم ..وقتی همه چیز دست به دست هم میدن تا دیگه تو نباشی ...عشقت نباشه ...دوست داشتنتم فراموشم شه .....
دارم گر میگیرم..که باید تو منو مغرور بخونی خودت در عوض مغرورتر از من ....دلم میخواد زار بزنم توی این هوای دلتنگی ..اره میدونم هیچ کس منو دوست نداره ..حتی تو دلم گرفته ..اونم بدجور ..اره دلتنگتم اما چه کنم وقتی تو باهم اینجوری برخورد میکنی من از دستم کاری بر نمی یاد باید قیافم اینجوری بگیرومواز تموم و اتفاقات بگذرم ..اما مگه میشه گذشت نههههههه همش جلو چشام داره رژه میرن ...از خودم دارم بیزار میشم از این همه دلتنگی ...اخه واسه کسی که حتی شاید اسمم یادش نیست ...خدایا کمکم کن این روزا هم بگذره .....دلتنگیهای منم بگذره .....
خودمم نمیدونم چی دارم می نویسم اما دلم میخواد بنویسم ..انقدر این روزا حالم بد که حتی مسکنم روم اثری نداره.....
چرا دنیا پر از حادثه های وارونه
عاشق یکی میشی که عاشقی نمیدونه
من به دنبال تو
تو دنبال کس دیگه
هیچ کدوم از ما دو تابه اون یکی راست نمیگه
من واسه چشمای نازنیت تو یه دیونه ام من دوست دارم ولی علتشو نمیدونم
حالا مه میخوای بری بذار نگاهت بکنم چون یه بار دیگه میخوام این دل و ساکت بکنم
چرا دنیا پر از حادثه های وارونه
عاشق یکی میشی که عاشقی نمیدونه
از خودش نمیشونی اگه یه روز بخواد بر وقتی می پرسی ازش میگه اره مسافره
چقدر بین دلا و حرفای ما فاصله است
چشمامون میخنده اما دلامون بی حوصله است
چرا دنیا پر از حادثه های وارونه
عاشق یکی میشی که عاشقی نمیدونه
من به دنبال تو
تو دنبال کس دیگه
هیچ کدوم از ما دو تابه اون یکی راست نمیگه
خواننده:شهاب تیام
عضو شوید
عضویت سریع
آمار
وب سایت:
آمار مطالب
آمار بازدید
